جدول جو
جدول جو

معنی کنجکاو شدن - جستجوی لغت در جدول جو

کنجکاو شدن
(تَ)
متفحص شدن. دقیق گشتن. (فرهنگ فارسی معین) : من چون خیلی چیزهای راست و دروغ راجع به بدرفتاری آلمانیها شنیده بودم کنجکاو شدم. (زنده به گور هدایت از فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
کنجکاو شدن
متفحص شدن دقیق گشتن: من چون خیلی چیز های راست و دروغ راجع به بدرفتاری آلمانیها شنیده بودم کنجکاو شدم
فرهنگ لغت هوشیار